تاریخ دیرینه ی بشاگرد
جمعه, ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۰ ق.ظ
بشکرد یا همان (بشاگرد امروزی) دارای سه تا چهار هزار سال تاریخ وتمدن انسانی می باشد . مورخین ماقبل میلاد مسیح نام ونشان مردم این سر زمین را در کتب و نوشته های خود تفصیلا بیان کرده اند . مانند کتابهای مقدس هندووان که دو هزار سال قبل از میلاد مسیح نگاشته شده اند . و تاریخ کامل هیردوت یونانی که به پدر تاریخ شهرت دارد .(۴۹۰-۴۲۵قبل از میلاد).
اصل وریشه ی کلمه بشکرد برگرفته از زبان های باستانی پیش از تاریخ است. دو کلمه ی پشا یعنی (شکار ) و گرد یعنی (جای )در کنار هم به معنای شکار گاه می باشند . در زمان های قدیم بشاگرد زیستگاه گونه های زیادی از بز کوهی وقوچ بوده است . بعضی ها هم بشکرد را ترکیبی از دو کلمه بش به معنای (دیم) و کرد به معنای (کشاورزی ) می دانند و معتقدند که چون در گذشته کشاورزی در این منطقه به صورت دیم انجام می شد ه به همین دلیل این منطقه به بشکرد شهرت یافته است .مورخین شرقی و هندی قرون قبل از میلاد مسیح و قبل از ظهور اسلام سرزمین بشاگرد را جزئی از ممالک هند غربی دانسته اند. برای مثال علامه اعجاز الحق قدوسی مؤلف کتاب (تاریخ سند) بشاگرد را تا پنجاه سال قبل از ظهور اسلام تحت حکمرانی راجات سند دانسته و از آن به نام های (گده راشیا- گدروشیا- گداراشیا- گدروزیا و جدروزیا) به معنای (گوشه نشینان) یاد کرده است.
برای خواندن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
در ألگاتها و اوستاو نوشته های زردشتی هم کلماتی به چشم می خورد که به احتمال قریب به یقین مقصود آن مردم بشاگرد و نام مناطقی از بلوچستان و بشاگرد می باشد . برای مثال : گدوزیا - زرنگیانا - استیوفاژا- رامباسیا- رامشاکیا- کارتانا- استروزیا -خنینتا - و پیزاگا زیرا گدروزیا یعنی (بشاگرد ) کارتانا یاکرتن (نام قدیمی جگدان است ) خونینتا ( منطقه ای است در درابسر بشاگرد تحت عنوان خومنت )رامشکیا یعنی (رمشک) -که در منابع تاریخی دیگر هم به همین نام ذکر شده است.- زرنگیانا یعنی (زنیگان یا همان زنگیک امروزی ) و پیزگا یعنی (پیزگ) که از نام های قدیمی شهبابک و سر حدات آن می باشد.
هیردوت یونانی هم در کتاب تاریخی خود از قبائلی به نام (پشاگارد )یاد کرده است که که از لحاظ خلق و خو و نشانه های اجتماعی و نژادی و نوع زندگی مطابق با مردم سرزمین بشاگرد میباشد
اسکندر مقدونی در میان سال های (۳۳۳-۳۳۰)قبل از میلاد مسیح در هنگام برگشتن از هندوستان کنار دریاچه (جازموریان) که به زبان بشکردی (گزمارون ) مینامند توقف کرد و لشکری به سوی بشکرد فرستاد تا آن را فتح و به امپراتوری عظیم مقدونیان ملحق کنند.
در دوره ی پس از میلاد مسیح (ع) و قرنهای متأخر اسلامی این سرزمین در کتب تاریخی و جغرافیایی و سفرنامه های عربی و اسلامی به نام (قوفس،کوفس،قوفص،قفص،قفس،قوفج،کوفج) و یا (کوچ)که اصل اشتقاقی این واژه ها به نظر میرسد ذکر شده است ومورخانی امثال مورخ طبری ،ابن أثیر ،ابن کثیر ،ابن حوقل بغدادی در (صوره الارض)،یاقوت حموی در (معجم البلدان)،و شخصیت هایی نظیر اصطخری ، ابن خردادبه، المقدسی و مورخ بزرگ اسلام در (مروج الذهب)و غیرهم این نام ها را در کتب و تألیفات تاریخی و سفرنامه های خود ذکر کرده اند و بشکرد را سکونت گاه انسان های سخت کوش و در عین حال سرکشی دانسته اند که زندگی در شرایط سخت را به پذیرش حکومت حاکمان ظالم ومستبد ترجیح داده بودند.
در زمان جهان گرد مشهور اروپایی (مارکوپولو) یعنی حدودا پایان قرن ۱۳ میلادی بشکرد ایستگاه و توشه گاه کاروانانی که از شرق آسیا به غرب ویابلعکس از غرب به شرق آسیا یا از آسیا به اروپا سفر می کرده اند بوده است که بعضی در یادداشت ها وخاطرات خود صراحتا به این موضوع اشاره کرده اند.
بعضی ازجغرافیدانان بخصوص در عصر های میانه اسلامی در تألیفات خود بشکرد را به نام (بشجرد ) یا (بجسرد)ذکر کرده اند و آن را جزئی از مناطق بلوچستان بزرگ شمرده اند .
اصل وریشه ی کلمه بشکرد برگرفته از زبان های باستانی پیش از تاریخ است. دو کلمه ی پشا یعنی (شکار ) و گرد یعنی (جای )در کنار هم به معنای شکار گاه می باشند . در زمان های قدیم بشاگرد زیستگاه گونه های زیادی از بز کوهی وقوچ بوده است . بعضی ها هم بشکرد را ترکیبی از دو کلمه بش به معنای (دیم) و کرد به معنای (کشاورزی ) می دانند و معتقدند که چون در گذشته کشاورزی در این منطقه به صورت دیم انجام می شد ه به همین دلیل این منطقه به بشکرد شهرت یافته است .مورخین شرقی و هندی قرون قبل از میلاد مسیح و قبل از ظهور اسلام سرزمین بشاگرد را جزئی از ممالک هند غربی دانسته اند. برای مثال علامه اعجاز الحق قدوسی مؤلف کتاب (تاریخ سند) بشاگرد را تا پنجاه سال قبل از ظهور اسلام تحت حکمرانی راجات سند دانسته و از آن به نام های (گده راشیا- گدروشیا- گداراشیا- گدروزیا و جدروزیا) به معنای (گوشه نشینان) یاد کرده است.
برای خواندن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
در ألگاتها و اوستاو نوشته های زردشتی هم کلماتی به چشم می خورد که به احتمال قریب به یقین مقصود آن مردم بشاگرد و نام مناطقی از بلوچستان و بشاگرد می باشد . برای مثال : گدوزیا - زرنگیانا - استیوفاژا- رامباسیا- رامشاکیا- کارتانا- استروزیا -خنینتا - و پیزاگا زیرا گدروزیا یعنی (بشاگرد ) کارتانا یاکرتن (نام قدیمی جگدان است ) خونینتا ( منطقه ای است در درابسر بشاگرد تحت عنوان خومنت )رامشکیا یعنی (رمشک) -که در منابع تاریخی دیگر هم به همین نام ذکر شده است.- زرنگیانا یعنی (زنیگان یا همان زنگیک امروزی ) و پیزگا یعنی (پیزگ) که از نام های قدیمی شهبابک و سر حدات آن می باشد.
هیردوت یونانی هم در کتاب تاریخی خود از قبائلی به نام (پشاگارد )یاد کرده است که که از لحاظ خلق و خو و نشانه های اجتماعی و نژادی و نوع زندگی مطابق با مردم سرزمین بشاگرد میباشد
اسکندر مقدونی در میان سال های (۳۳۳-۳۳۰)قبل از میلاد مسیح در هنگام برگشتن از هندوستان کنار دریاچه (جازموریان) که به زبان بشکردی (گزمارون ) مینامند توقف کرد و لشکری به سوی بشکرد فرستاد تا آن را فتح و به امپراتوری عظیم مقدونیان ملحق کنند.
در دوره ی پس از میلاد مسیح (ع) و قرنهای متأخر اسلامی این سرزمین در کتب تاریخی و جغرافیایی و سفرنامه های عربی و اسلامی به نام (قوفس،کوفس،قوفص،قفص،قفس،قوفج،کوفج) و یا (کوچ)که اصل اشتقاقی این واژه ها به نظر میرسد ذکر شده است ومورخانی امثال مورخ طبری ،ابن أثیر ،ابن کثیر ،ابن حوقل بغدادی در (صوره الارض)،یاقوت حموی در (معجم البلدان)،و شخصیت هایی نظیر اصطخری ، ابن خردادبه، المقدسی و مورخ بزرگ اسلام در (مروج الذهب)و غیرهم این نام ها را در کتب و تألیفات تاریخی و سفرنامه های خود ذکر کرده اند و بشکرد را سکونت گاه انسان های سخت کوش و در عین حال سرکشی دانسته اند که زندگی در شرایط سخت را به پذیرش حکومت حاکمان ظالم ومستبد ترجیح داده بودند.
در زمان جهان گرد مشهور اروپایی (مارکوپولو) یعنی حدودا پایان قرن ۱۳ میلادی بشکرد ایستگاه و توشه گاه کاروانانی که از شرق آسیا به غرب ویابلعکس از غرب به شرق آسیا یا از آسیا به اروپا سفر می کرده اند بوده است که بعضی در یادداشت ها وخاطرات خود صراحتا به این موضوع اشاره کرده اند.
بعضی ازجغرافیدانان بخصوص در عصر های میانه اسلامی در تألیفات خود بشکرد را به نام (بشجرد ) یا (بجسرد)ذکر کرده اند و آن را جزئی از مناطق بلوچستان بزرگ شمرده اند .