چـوخـونــی

نقل اخبار و بازتاب مشکلات روستای چوخون و شهرستان بشاگـَـرد

چـوخـونــی

نقل اخبار و بازتاب مشکلات روستای چوخون و شهرستان بشاگـَـرد

چیزولهـت که بایـت دونـه
چـوخـونــی

ســـــلام
علی زارعی هستم نویسنده و مدیر وبلاگ چوخونــی

این وبلاگ به معرفی روستای چــوخـون و شهرستان بشاگـَـــرد و شرح اخبار و حوادث آن میپردازد.

همچنین برای تنوع بیشتر ، مطالب گوناگون و متفرقه هم قرار داده میشود.

بــرای مشاهــده تمامی مطالــب وبلاگ روی ' همه نوشته ها ' در بالای صفحه کلیک کنید.

لطفا با نظراتتون ما را در بهتر ساختن وبلاگ یاری کنید.

برای ارتبــاط و همکاری با مدیـر وبلاگ از صفحــه ' ارتباط با مدیر ' دیدن کنید.

برای دسترسی راحت تر به مطالب وبلاگ از قسمت موضوعات استفاده کنید.

برای مشاهده کامل مطالب به ادامه مطلب مراجعه کنید.

همچنین به دلیل بروز بودن وبلاگ از دیگر صفحات نیز دیدن کنید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شــروع فعالیــت:24 آذر 95
نویسنده:علــــی زارعــــی
ایمیل وبلاگ:chookhoni‎@yahoo.com
ایمیل نویسنده:zarei2757‎@yahoo.com

نظـــر یادت نــــره

۵۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چوخونی» ثبت شده است

با سلام خدمت همه ی دوستان عزیز

زارعی هستم، مدیر وبلاگ چوخونی

خوشحالم وبلاگمان را شما پسندیده اند،آنگونه که سالهاست بروز نکردیم ولی همچنان آمار بازدید وبلاگ بالاست که این نشان از انتخاب شماست.

بدنبال ایجاد یک وبسایت خبری-تحلیلی و رسانه ای هستم و برای همین فرصت کافی برای بروزرسانی وبلاگ را ندارم.

از همه دوستانی که ما را دنبال میکنند سپاسگزارم

با راه اندازی سایت موردنظر، حتما آدرس آن در وبلاگ قرار داده خواهد شد.

سپاس از همگی شما سروران

  • علــی زارعــی
با این که خودم تمام ۱۸سال زندگیم در بشاگرد ساکن بودم اما تا به حال فکرش را هم نکرده بودم که بشاگرد چند سال تمدن دارد؟؟
مردم بشاگرد از چند سال پیش در میان این کوه های سر به فلک کشیده و دشتهای خشک ساکن شده اند؟؟
تا این که چند روز پیش در صفحات مجازی به عکسهایی با عنوان تاریخ و تمدن چندین هزارساله ی بشاگرد برخوردم که هنوز نمیدانم که واقعیت دارند یا نه؟؟؟
عکسهایی از ظروف سفالی منقوش پیدا شده در بشاگرد متعلق به سه هزار سال پیش از میلاد در موزه ی بزرگ مردم شناسی خلیج فارس

تاریخ بشاگرد

تاریخ بشاگرد

تاریخ بشاگرد

تاربخ بشاگرد


  • علــی زارعــی

خواستش که بفهمد

عشق چیست؟؟

بال و پرش سوخت

و پی اَش هم جگرش سوخت

و چنین هم به سرش دوخت

که آن چیست

که در سایه ی هر ماست

ولی

در خود دل

ناپیداست

و چنین خواست

که نشانش بدهم

و ضِمانش بدهم

که دگر بار نشاید

که بخواهد

که بکاهد

ز تن و جان

چو بخواستم که نشانش بدهم

وَزجهالت که نجاتش بدهم

مست آن نور شدم

گوییا کور شدم

وَز برش دور شدم

که مرا بی خود و بی حالم کرد

بی سر و بی پر و بی بالم کرد

بی خبر از مَه و از سالَم کرد

که بدانم که جدایی ست

عاقبت،عشق فناییست


 « علی زارعی »

  • علــی زارعــی


  • علــی زارعــی



در پی زلزله کرمانشاه چند نفر از روستای چوخون به صورت داوطلبانه  به این مناطق اعزام شدند


  • علــی زارعــی


  • علــی زارعــی


اردوی نفرات برتر مدرسه ابن سینا جکدان به مشهد مقدس

نوروز ۹۵


  • علــی زارعــی


نماز چوخوننماز چوخوننماز چوخون

  • علــی زارعــی
اسامی بیشتر روستاهای بشاگرد به دلیل شرایط محیطی خاصی که دارند انتخاب شده که به چند تا از آنها میپردازیم البته تحقیقی صورت نگرفته و این دلایل فرضی هستند و شاید دلایل دیگری وجود داشته باشد

روستای فـِـراهـٌک
این روستا کاملا محصور در کوهستان است و احتمالا به دلیل وسیع و عریض بودن این روستا است که اسم آن را فراهک گذاشتند، در زبان بشاگردی به معنای گشاد،عریض و پهناور است
ولی از آنجا که پسوند " ک " در انتهای این کلمه آمده است و در زبان فارسی پسوند ک به کلمه معنای کوچکی میدهد شاید قضیه کاملا برعکس باشد و فراهک به معنای دیگری باشد
ولی احتمالا فراهک معنای نسبتا وسیع و پهناور میدهد.

روستای ذٍهبَدی
راستش ما نفهمیدیم آخرش این روستا ذهبدی نوشته میشه یا زهبدی، به هر حال ما کاری به نحوه نوشتنش نداریم چون تأثیری توی معنای اون نمیده
راستش اونطور که من شنیدم مردم این روستا در ابتدا مانند بقیه روستاها اطراف یک چشمه جمع شدند، بعد این چشمه احتمالا محل زندگی اجنه بوده و این اجنه مردم را اذیت میکردند و زندگیشان را تحت شعاع قرار داده بودند به خاطر همین مردم مجبور شدند کمی از آن چشمه فاصله بگیرند تا الان که در محلی دورتر از آن چشمه زندگی میکنند.
خوب حالا حتما میگید این ماجرا چه ربطی داره به ذهبدی
خب جونم واستون بگه که توی زبان بشاگردی ذه یا زه به معنای جوشیدن است و بدی هم که واضح است و منظور از ذهبدی یا زهبدی این است جوشیدن بدی از همان چشمه است
نمیدونم منظورم رو گرفتید یا نه... به هرحال چیزیه که من شنیدم

روستای بٍن گَرٍخ
در ابتدا بگم در زبان بشاگردی بٍن به معنای پایین و گًرٍخ یک نوع کوه یا تپه است(کوهی که شیب زیاد دارد و ... نمیدونم دیگه والا)
خب حالا دیگه فکر کنم فهمیدید چرا میگن بٍن گَرِخ
خب میگم شاید نفمیدید
بن گرخ روستاییه که در پای یک کوه یا همون گَرٍخ تشکیل شده


روستای کَشمٍیگی
بازم بگم که کـَـش در زبان بشاگردی به یک زمین یا دشت هموار میگن و مـٍـیگی هم اسم یک مَرده
مردم این روستا در محل و زمینی که متعلق به شخصی به نام مٍیگی بوده جمع شدند و تشکیل روستا دادند.


روستای دَرجَگ
در اصل دَرجَخــــه و درجَک هم بهش میگن
در زبان بشاگردی دَر به معنای رودخانه است و جَخ هم یک نوع درخته که در این مناطق رشد میکنه
از آنجا که در رودخانه ی که مردم در کنارش تجمع داشتند پر از این درخت بوده( البته الآن فکر کنم خبری نیست) میگفتند دَرجَخ
پس دَرجَخ یعنی رودخانه ای که درخت جَخ داره


روستای وٍی
خدا وکیلی نمیدونم بر چه اساسی وِی نامگذاری شده
اگه کسی میدونه لطفا اطلاع رسانی کنه


همچنان ادامــه داره....
  • علــی زارعــی


کنکوری


     ما که اینجوری واسه کنکور درس میخونیم....

       شما چطـــــور؟؟؟

  • علــی زارعــی

درود دوستان عزیز

امروز شنبه ١٣ آبان ماهه و ساعت  هم الان حدودا ٩ صبحه

الآن من به جای اینکه سرکلاس درس باشم خونه ام و به دلایلی از جمله بی انگیزش،بی حوصلگی،بی هدفی،بی دغدغگی و... نرفتم کلاس

که البته بیشتر به خاطر اون ... هستش...

بگذریم...

یعنی من الآن تا کلاس درس یه٢۵ کیلومتری فاصله دارم...هههه

امروز کلا حالم خوب نیست ، به طور کلی بگم این روزا حالم اصلا خوش نیست، روزام بدجور کسالت آور و تکراری شدن و بدجور داره از خودم بدم میاد، از کارام،از رفتارم،از حرفام و...


این روزا یه گره هایی افتاده توی زندگیم که با دست که سهله با دندون هم باز نمیشن
فقط امیدم به اوس کریمه
اونه که همیشه توی سخت ترین شرایط به دادم رسیده و مطمئنم حالا که بیشتر از همه وقت بهش نیاز دارم دستم رو میگیره
این روزا یه اتفاقایی میفتن که بدجور ذهن و حواسم رو مشغول میکنن، تمرکزمم  رو به هم میریزن... اصن ی وضعیه ب خدا
از اون طرف توی تیرماه سال بعد،یعنی کمتر از ٨ماه دیگه کنکور دارم وبه طور جدی که هیچ اصلا به طور شوخی هم شروع نکردم به خوندن
میخوام از امروز یه چیزایی رو که بدجور احوالم رو بد میکنند رو ببوسم بذارم کنار و جدی جدی شروع کنم به عوض شدن
میگن ترک عادت موجب مرضه،ولی من اگه بعضی عاداتمو چه خوب چه بد بذارم کنار، زندگیم ١٨٠ درجه که نه ولی حدودا ١١٢ درجه تغییر میکنه (:

پس از امروز شروع میکنم برای عوض شدن

البته این چند ماه هر روز تصمیم میگیرم برا عوض شدن...ولی هیچ و هیچ...

یبار نمیشه درست حسابی شروع بشه و ادامه پیدا کنه...
امیدوارم توی این مدت که میخوام عوض بشم اشتباهی عوضی نشم...ههه

دوستان تو رو خدا دعا کنید واسم، بدجور روی دعای شما حساب باز کردم

شاید دیگه کمتر بروز کنم وبلاگ رو
مخلص همگی شما
بـــــدرود✋

  • علــی زارعــی

 ﻣﺮﺍﺳﻢ کُردی چهاردَهی " کُردی چاردَهی"یکی از قدیمی ترین رسوم موجود در روستای چوخون و بیشتر روستاهای بشاگرد میباشد.

همچنین این مراسم در دیگر شهرستانهای استان هرمزگان مانند بندر لنگه و قشم با نام «چهاردهمی» شناخته و برگزار میشود که اندکی در نحوه برگزاری آن با روستاهای بشاگرد متفاوت است.

این مراسم ﺷﺐ ﭼﻬﺎﺭﺩﻫﻢ ﻣﺎﻩ صفر ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻃﺒﻖ ﺁﻥ ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ بزرگان و یا سالمندان یا به قول معروف ریش سفیدان ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸوﻧﺪ.

البته ناگفته نماند به علت استقبال زیاد از این مراسم مردم هر قسمت از روستا به خانه ای مشخص میروند که بیشتر خویشاوندان به خانه ی بزرگ فامیل میروند و ممکن است در روستا در چندین خانه این مراسم به طور همزمان تا پاسی از شب برگزار شود‌.

نحوه ی برگزاری این مراسم به این طریق است که سطل یا کاسه ای بزرگ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺁﺏ کرده ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮﮒ ﭼﻬﺎﺭﺩﻩ ﺩﺭخت ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺧﺎﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻣﯿﺮیزند.

طبق رسوم این برگها را باید قبل از این که ماه در آسمان ظاهر شود جمع کرد و تا فرا رسیدن شب در جایی قرار داد که نور ماه به طور مستقیم به آنها نتابد ، یک یا دو نفر را به عنوان ﻋﺮﻭﺱ انتخاب میکنند ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻃﻮﻝ ﺷﺐ و هنگامی که مراسم برگزار میشود ﻧﺒﺎﯾﺪ از زیر پتو ﺑﻪ افراد حاضر در مراسم ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ و یا پتو را از روی سطل حاوی برگها و انگشتر ها کنار بزنند چون طبق گفته قدیمیها با این کار ممکن است نور ماه به آنها بتابد و اگر چنین شود مراسم اشکال دارد


بقیه متن در ادامه مطلب

  • علــی زارعــی
باخبر شدیم از چند روز قبل کار آسفالت جاده ی بشاگرد جاسک دوباره از سر گرفته شده.
جاده ی بشاگرد-جاسک که چندین سال با وضع اسفناک خود رها شده است حالا در دست تعمیر است
کار تعمیر این جاده از سالهای قبل پس از مدتها انتظار آغاز شده بود، ولی هنوز ٧ کیلومتر هم تعمیر نشده بود که رها شد و نیمه کاره ماند
حالا پس از مدتها کار تعمیر این جاده به همان صورت آغاز شده است.
البته آسفالت از طرف جاسک به بشاگرد و از روستای شهرک مطهر شروع شده که مطابق سخنان فرماندار بشاگرد تا دوراهی سد جگین آسفالت پیدا میکند و بعد از آن ادامه ی آسفالت قبلی از طرف جکدان به جاسک ادامه پیدا میکند.
حال باید دید آیا اینبار کار تعمیر این جاده به اتمام میرسد یا نه؟؟
البته کار تعمیر این جاده اصلا استاندارد و به صورت مناسب نیست و فقط یک لایه نازک به روی آسفالت داغون قبل کشیده میشود که مطمئاً بعد از چند ماه یا سال باز شاهد همان آش و همان کاسه هستیم.

باید توجه داشت که این قسمت که قرار است آسفالت شود تنها حدود٢٣ کیلومتر از ١٣٠ کیلومتر محور جاسک-بشاگرد است که بدترین و خرابترین قسمت این محور است.
گفتنی است ۶میلیارد تومان بودجه برای همین چند کیلومتر که نزدیک به ٣٠ کیلومتر است در نظر گرفته شده است.

به زودی اطلاعات بیشتر همراه با عکس قرار داده میشود.
  • علــی زارعــی
سگ ولگرد
ﺳﮓ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۳۲۱ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻫﻔﺖ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥﺳﮓ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ .
ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺁﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩٔ ﺳﮓ ﺍﺻﯿﻞ ﺍﺳﮑﺎﺗﻠﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﭘﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﺩ، ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﺍﺭ ﻭ ﺍﺫﯾﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ .
ﭘﺎﺕ ﺳﮕﯽ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﻧﯿﺴﺖ . ﺍﻭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺗﻪِ ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﺶ ﺭﻭﺣﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ
.

ﺧﻼﺻﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﮐﺘﺎﺏ و دانلود در ادامه مطلب
  • علــی زارعــی

ﺟﻨﻮﺏ ﻭ ﻏﺮﺏ ﺑﺸﺎﮔﺮﺩ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﻡ ﻭ ﻣﺮﻃﻮﺏ ﻭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻣﻌﺘﺪﻝ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ .

ﺩﻣﺎﯼ ﻫﻮﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺑﻪ ﭼﻬﻞ ﻭ ﺑﻌﻀﺎ ﺗﺎ ﭼﻬﻞ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺩﺭﺟﻪ ﺳﺎﻧﺘﯽ ﮔﺮﺍﺩ ﻧﯿﺰ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺭﻃﻮﺑﺖ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺩﻣﺎﯼ ﺑﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺐ ﻫﻢ ﮐﻢ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ .

ﺩﺭ ﺷﻤﺎﻝ ﻭ ﺷﺮﻕ ﺑﺸﺎﮔﺮﺩ ﺩﻣﺎﯼ ﻫﻮﺍ ﺑﺎﻻ ﻭ ﮔﻪ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﭼﻬﻞ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺩﺭﺟﻪ ﺳﺎﻧﺘﯿﮕﺮﺍﺩ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ .

ﺭﻃﻮﺑﺖ ﻫﻮﺍ ﮐﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺩﻣﺎﯼ ﺑﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺐ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﻌﻀﺎ ﺗﺎ ﺑﯿﺴﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺳﺎﻧﺘﯽ ﮔﺮﺍﺩ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ .

ﻓﺼﻞ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎ، ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺍﺯ ﺍﻭﺍﺳﻂ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﻣﺎﻩ ﺁﻏﺎﺯ ﻭ ﺗﺎ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﻣﻬﺮﻣﺎﻩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ . ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﻣﻬﺮﻣﺎﻩ ﺗﺎ ﺍﻭﺍﺳﻂ ﺁﺑﺎﻥ ﻣﺎﻩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺍﺯ ﺍﻭﺍﺳﻂ ﺍﺳﻔﻨﺪﻣﺎﻩ ﺗﺎ ﺍﻭﺍﺳﻂ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﻣﺎﻩ ﻓﺼﻞ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﮔﺮﻡ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﻭ ﺑﻬﺎﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﻓﺼﻞ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻣﻌﺘﺪﻝ ﻭ ﻣﺮﻃﻮﺏ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﺍﻭﺍﺳﻂ ﺁﺑﺎﻥ ﻣﺎﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﻭ ﺗﺎ ﺍﻭﺍﺳﻂ ﺍﺳﻔﻨﺪﻣﺎﻩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ.

  • علــی زارعــی

پسﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻧﻮﯾﺪ ﺳﺎﺧﺖ ﺳﺎﻟﻨﯽ ﻭﺭﺯﺷﯽ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮﺍﯼ ﺩﻫﺴﺘﺎﻥ ﺟﮑﺪﺍﻥ ﺑﺨﺶ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﺸﺎﮔﺮﺩ، ﺩﻝ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺭﺍ ﺷﺎﺩ ﮐﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ 7 ﺳﺎﻝ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﻣﺨﺮﻭﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻼ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﮑﺎﻧﯽ ﺟﻬﺖ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺳﻮﺯﻧﺎﮎ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻤﺎﺕ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻭ ﺍﺣﺸﺎﻡ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ .


ﻭﺭﺯﺵ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻤﺘﺮﯾﻦ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻗﺸﺎﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﺘﻌﺪﺩﯼ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺩﯾﻨﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .

ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻣﮑﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﯾﮏ ﺳﺮﯼ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻭﺭﺯﺷﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯽ ﺭﺍﻫﻪ ﻫﺎ ﺩﻭﺭ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺧﻄﺮﺍﺕ ﻭ ﺍﻧﺤﺮﺍﻓﺎﺕ ﺩﺭ ﮐﻤﯿﻦ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﺼﻮﻥ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ .

ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﯼ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﺟﻤﻌﯿﺖ، ﺯﯾﺮﺑﻨﺎﯼ ﺧﺎﺻﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺣﺪﺍﺙ ﻣﮑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻭﺭﺯﺷﯽ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﯿﺮﻧﺪ .

ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﺮﻣﺰﮔﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺳﺎﺧﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺮﻭﯾﺞ ﻭﺭﺯﺵ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻤﺘﺮ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﯽ ﻣﯿﻠﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﺣﯿﺎﺗﯽ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ .

  • علــی زارعــی

دهان: دَه

چشم: چِهم

گوش: گُش

ابرو: بور

دست : دا

پا : پو  "حرف و صدایی بین صدای حرف او و اُ دارد ولی بیشتر متمایل به او"

زبان: زون

ناف : نُهک

انگشت: کِلِنچ

ناخن: پِنچ

دندان:دوتون  "هر دو حرف و تلفظ او دارند"

مو: پِت

شکم: بَس

گردن: گردِن

لب: لوس   "حرف و صدایی بین صدای حرف او و اُ دارد ولی بیشتر متمایل به او"

لُپ: گُزُپ

آرنج: چَنگوک   "حرف و صدایی بین صدای حرف او و اُ دارد ولی بیشتر متمایل به او"

زانو: کوند   "حرف و صدایی بین صدای حرف او و اُ دارد ولی بیشتر متمایل به او"

صورت: رو

بینی: دماغ


  • علــی زارعــی
بعضی آواها و صداهای حروف در کلمات بشکردی هستند که در زبان فارسی وجود ندارند
مانند: حرف و در کلمه ی خوخ 'به معنای خواهر' چنین تلفظی دارد.
این صدا در واقع صدایی بین صداهای حروف اُ و او است و بیشتر به سمت او متمایل است و بهتر است کسانی که بشکردی نیستند و آشنا نیستند با این صدا ، آن را همان او تلفظ کنند.

در این پست با اعضای خانواده و فامیل در زبان یا همان گویش بَشکَردی یا همان بشاگردی آشنا میشویم.
البته این کلمات مربوط به زبان بشکردی مُلکی گالی هستند که زبان اصلی و بیشتر مردم بشاگرد است
برای آشنایی بیشتر با زبانهای بشکردی کلیک کنید.


به ادامه مطلب مراجعه کنید
  • علــی زارعــی

شعر بسیار زیبای زیر توسط شاعری بشکردی به زبان بشکردی نوشته شده است


یار اوی ﺑﻮ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺩﺭ ﺍﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﯾﺎﺭ ﮐﺴﻮ

ﮐﺎﺭ ﭘﯿﻢ ﮐﻦ ﮐﺴﻮ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﮐﯽ ﮐﺎﺭ ﮐﺴﻮ


ﺭﺍﺯ ﮐﺲ ﻓﺎﺵ ﻧﮑﻦ ﺗﺎ ﮐﻪ ﻧﺒﯽ ﺭﺍﺯ ﺗﻮ ﻓﺎﺵ

ﺧﻮﺍﺭﯼ ﮐﺲ ﻣﻮﻃﻠﺐ ﺗﺎ ﮐﻪ ﻧﺒﻪ ﺧﻮﺍﺭ ﮐﺴﻮ


ﺑﺎ ﮐﺪﺭ ﺳﺎﺯ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻣﻮﺭﻩ

ﺩﯾﻦ ﺧﻮ ﺩﺍﺭ ﺗﺎ ﮐﻪ ﻧﺒﻪ ﻃﺎﻟﺐ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﮐﺴﻮ

ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﻮ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﺳﻮﺍﯾﯽ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺭﺳﺖ

ﻫﺮ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺭﺳﻮﺍﯾﯽ ﺩﻟﺪﺍﺭ ﮐﺴﻮ


  • علــی زارعــی

ﺁﻭﺍﺩﯼ ﺍَ ﯾﺎﭘﻪ ‏( ﺁﺑﺎﺩﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ ‏) ‏( ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ " ﻣﻦ ﺍﻟﻤﺎﺀ ﮐﻞ ﺷﺊ ﺣﯽ ‏)

ﺍﯾﺴﻠﯿﺢ ﺑﯿﺖ ‏( ﺁﺏ ﺍﺯ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ ‏) :ﺳﺮﻭﺻﺪﺍﻫﺎ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ

ﯾﺎﭖ ﺍَ ﺑﻨﯿﮏ ﮔِﻠﻮﮐﻪ ‏( ﺁﺏ ﺍﺯ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﺧﺮﺍﺑﻪ ‏): ﻋﯿﺐ ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﻭ ﺍﺳﺎﺱ ﮐﺎﺭ ﺍﺳﺖ

ﺩَﻫِﻪ ﯾﺎﭖِ ﺯَﺕ ‏( ﺩﻫﻨﺶ ﺁﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ ‏) :ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻃﺎﻟﺐ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻮﺩﻥ

ﯾﺎﭖ ﮐُﻤْﭻُ ﺳﺮﺩِﺭِ ﺭﯾﺖ ‏( ﺁﺏ ﺳﺮﺩﯼ ﺑﺮ ﺁﺗﺶ ﺩﻟﺶ ﺭﯾﺨﺖ ‏) : ﻏﻤﯽ ﺭﺍ ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺩﺍﺩﻥ

  • علــی زارعــی