بشاگرد محروم نیست...
پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۳ ق.ظ
بشاگرد محروم نیست مظلوم واقع شده است.
- شاید تا به حال این سئوال به ذهنتان خطور کرده باشد که چرا عده ای دوست دارند بشاگرد را مکشوف خود بدانندوآغاز تمدن در بشاگرد را به خود منتسب کنند؟
- راستی چرا عده ای بشاگرد را از همه لحاظ محروم می دانند و با حقارت به آن می نگرند؟
- نقش ما بشاگردیان در کمک به دیگران در تمسخر و استهزاء بشاگرد و بشاگردیان تا چه اندازه بوده است؟
- انگیزه بعضی از افراد که در خصوص فقر و فلاکت و محرومیت در بشاگرد اغراق می کنند چیست؟
- سیاه نمایی اوضاع بشاگرد به نفع کیست؟
پاسخ های زیادی به ذهن می رسد.
- شاید حقیر نشان دادن مردم بشاگرد می تواند درجات خدمت گذاری مسئولین را بیشتر نشان دهد؟
- اما نه.شاید سیاه نمایی اوضاع بتواند باعث دلسوزی و ترحم مسئولین بالاتر گرددو بتوان بودجه های بهتری را برای دستگاههای دولتی جذب کرد؟
- شاید عده ای شیفته شهرت هستند و دوست دارندخودرامطرح کنند لذا اقدام به اظهار نظرهای غیرمسئولانه و از روی عدم آگاهی می کنند که بعضی اوقات بسیار با واقعیات بشاگرد فاصله دارد که نباید خیلی آنها را جدی گرفت؟
- شاید بسیاری از این اظهار نظرها مغرضانه و به قصد تخریب بشاگرد باشد؟
- شاید ....
و هزاریان شاید دیگر انگیزه ای برای این کارها باشد.
اما نه .
چرا دیگران را متهم کنیم؟؟
اگر یک مسئول از روی عدم آگاهی درباره بشاگرد اظهار نظر کرد حق دارد.چون از پیشینه بشاگرد و از جغرافیای انسانی بشاگرد اطلاعی نداشته و یا شاید تعریف جغرافیای انسانی و حیطه مباحث آن را نمی داند.
مغرضانه بودن اینگونه اظهار نظرها بعید است.افرادی که به دروغ بشاگرد را مکشوف خود می دانند ویا آغاز تمدن در بشاگرد را به خود نسبت میدهند و اقدام به اغراق در سیاه نمایی اوضاع بشاگرد می نمایند قصدشان ضربه زدن به بشاگرد نیست آنها به ترقی خود می اندیشند.آنها همچون فردی که در استخری غوطه ورند دست بر شانه بشاگرد گذاشته و اورا به قعر می برند تا خود را به اوج برسنند.
حقیر نشان دادن بشاگرد اگرچه سودی برای بشاگرد ندارد و نمی تواند حقایق تاریخی بشاگرد را کتمان کند اما برای مسئولین که بحمدالله تا کنون بدون بهره نبوده است.
من عقیده دارم رشد و ترقی مسئولین حق آنهاست اما ما بشاگردیان نباید اجازه دهیم تحقیر بشاگرد نردبان ترقی آنها باشد.
راستی غریبه ها اگر بشاگرد را تخریب میکنند حق دارند آنها تنها بر اساس شنیده های خود اظهار نظر میکنند اما ما بشاگردیان باید بپذیریم در معرفی بشاگرد بسیار کوتاهی کرده ایم. تنها به معرفی بشاگرد توسط دیگران بسنده کرده ایم که متاسفانه در اکثر موارد این اظهار نظرها از روی عدم آگاهی ،تک بعدی ،وبا تعمیم غلط گوشه ای از مشکلات به تمام بشاگرد همراه بوده و تنها به سفارش افرادی خاص و با اهدافی خاص و یا انگیزه هایی مشخص نسبت به بشاگرد اقدام نموده اند که بعد ها به مرجعی برای سایرین برای قضاوت و اظهار نظر در مورد بشاگرد تبدیل شده است.
پس اگر مسئولی از روی بی اطلاعی و یا مطالعه اظهار نظرهای سفارشی بعضی از نویسندگان و فیلم سازان در مورد بشاگرد اینچنین اظهار نظر هایی کند حق دارد .
بشاگرد با بیش از 200 روستای بزرگ و کوچک مگر می تواند بدون مشکل باشد ولی آیا واقعا برخی از این مشکلات مربوط به عده ای خاص بوده و یا قابل تعمیم به عموم است.فکر می کنم تعمیم مشکلات عده ای خاص به عموم ظلم به آنهاست. اگر دیوانه ویا کور یا بی سوادی در بشاگرد مشاهده کردیم آیا اجازه داریم بگوییم بشاگردیان دیوانه،کور و بی سوادند متاسفانه این گونه اظهار نظرها حتی بین مسئولین باب شده است.
- اگر مجری برنامه شو بندر با ذوق تمام از بیمارستان بشاگرد سخن می گوید که انگار.... در حالی که در حد یک درمانگاه مجهز هم نیست حق دارد او با ذهنیتی که دارد فکر میکند حق مردم بشاگرد بسیار کمتر از این بوده است.
محض اطلاع ایشان عرض می کنم برادر عزیز ،در بشاگرد در قبل از انقلاب نیز در روستای گوهران پزشک استقرار داشته وحتی در برخی از روستاهای بزرگ همچون اهون یک درمانگاه به شکل خیمه ای بزرگ به دستور پزشک خارجی آن زمان احداث شده و مردم از روستا های اطراف برای معالجه به آنجا مراجعه میکردندو پزشک به صورت دوره ای در برخی از روستاها تردد و بیماران را ویزیت میکردند درحالی که در آن زمان در برخی از شهرهای امروزی همچون جاسک چنین درمانگاهها و پزشکی وجود نداشته است.
- اگر مسئولی بشاگرد را سرزمینی با جغرافیای طبیعی ،فاقد جغرافیای انسانی قبل ازانقلاب میداند نشان دهنده مظلومیت بشاگرد است.
باید گفت برادر بزرگوار نمی شد شما در مورد بشاگرد اظهار نظر نکنیدو هویت بشاگرد را زیر سئوال نبرید.
ظاهرا یا اطلاعات شما در خصوص جغرافیا بسیار ضعیف است و یا دستیارانتان که این متن ها را جهت قرائت شما آماده می کنند مطالعه چندانی ندارند.
شما بشاگرد را سرزمینی که از شرق به شهرستان میناب و از غرب به سیستان و بلوچستان متصل می باشد معرفی کردید که بسیار مضحک است.
من فکر می کنم دستیارنتان اطلاعات چندانی از از جغرافیای انسانی نیز ندارند و این واژه را بدون درک مفهوم آن به کار می برند.
لازم می دانم چند خطی در این خصوص برای این عزیزان شرح دهم انشاءالله مفید واقع شود.
جغرافیای انسانی شامل: جغرافیای جمعیت، جغرافیای تاریخی، جغرافیای سیاسی، جغرافیای فرهنگی (نژاد و زبان)، جغرافیای شهری و برنامهریزی شهری، جغرافیای روستایی و برنامهریزی روستایی، جغرافیای کوچنشینی، جغرافیای پزشکی و امراض، جغرافیای نظامی و جغرافیای ناحیهای و برنامهریزی میباشد.جغرافیای انسانی می تواند شامل جغرافیای توسعه،جغرافیای اقتصادی ، جغرافیای فرهنگی ، جغرافیای بهداشت ودرمان ، جغرافیای تاریخ و زمان ، جغراسیاست یا جغرافیای سیاسی، جغرافیای مردمی و جمعیت شناسی ، جغرافیای مذهبی ، جغرافیای اجتماعی ، جغرافیای مدنی باشد.
شما کدام یک از عرصه های جغرافیای انسانی قبل از انقلاب در بشاگرد را می توانید انکار کنید.
- بشاگرد بر اثر یک تجمع بعد از انقلاب که بوجود نیامده است.
- تاریخ بشاگرد نیز که قابل انکار نیست.
مبارزات بشاگرد با حاکمان نیز غیر قابل انکار است .
بسیاری از مبارزان سیاسی که از دست رژیم های فاسد به بشاگرد پناهنده شده بودند به علت موقعیت جغرافیایی و کوهستانی بودن منطقه و اعتقادات عمیق مذهبی مردم مورد پذیرش قرار گرفته و حتی تا آخر عمر در بشاگرد مانده اند.
خوب است اسناد تاریخی و سفرنامه های جهانگردان قدیمی را که از بشاگرد عبورکرده اند مطالعه کنید که از عمران و آبادانی و کشاورزی و تمدن وحکومت در بشاگرد صحبت کرده اند.
-آثار باستانی بشاگرد را ببینید یرخی از آنها سابقه ای بیش از 5000 سال دارند .
این آثار را کشتی نوح به این سرزمین نیاورده است.
تمدن هایی بیش ار 5000 سالا قبل در بشاگرد می زیسته اند که تکنولوزی تولید این اشیاء را داشته و آنها را تولید کرده اند.
- مراودات سیاسی بشاگرد را مطالعه بفرمایید.
- زمانی که رودان امروزی هنوز رونقی نداشت و به عنوان روستای دهبارز میناب شناخته می شد تجار بشاگرد با تجار میناب و سیریک وبیابان و بنگلان دادوستد داشته اند وحتی برخی از محصولات خود را از طریق جاسک و سیریک به کشورهای بیابان نشین عربی صادر می کرده اند.
- بشاگرد علیرغم اینکه از شرق ،جنوب تا غرب به مناطق سنی نشین سیستان و بلوچستان ،جاسک و سیریک راه دارد و علیرغم همه ارتباطاتی که باآنها داشته است اصالت فرهنگی خودرا حفظ نموده و یکپارچه شیعه و محب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) هستند و این نعمت ،نعمت کمی نیست که خداوند به ما مردم بشاگرد عطا فرموده است.
اگر شما در روستایی تنها یک خانه خشتی قدیمی ببینید بدون شک آن خانه حسینیه روستا می باشد.
ما همچنین روایت برپایی عزای امام حسین (ع) بشاگردیان ، در زیر نور شعله شاخ و برگ درختان در اوج قحطی های ایران را ما از پدران خود شنیده ایم.
- بشاگردیان به دو گویش مارزی گالی و ملکی گالی تکلم می کنند که مارزی گالی را تا حد زیادی به گویش های مینابی وکهنوجی می توان شبیه دانست اما گویش ملکی گالی خاص مردم بشاگرد است و نظیر آن در هیچ جایی وجود ندارد میتوان ملکی گالی بشاگرد را زبانی کاملا مستقل با گرامر و واژگان مستقل دانست.
- نیروهای نظامی در قبل از انقلاب نیز در بشاگرد استقرار داشته و پاسگاههای ژاندارمری جکدان ،گوهران و سیت و پیرو و گرهون قبل از انقلاب در بشاگرد در مسیر شاهراههای ترانزیتی آن زمان وجود داشته اند.
وجیپ های نظامی به آنجا تردد داشته وآثار جاده های دست ساز تا کنون در بشاگرد وجود دارد که فاصله هر روستا تا روستای بعدی را مردم همان روستا احداث کرده اند.
- چنانچه ادعا شود ورود خودرو به بشاگرد مربوط به بعد از انقلاب است دروغی بزرگ است.
مردم بشاگرد در قبل از انقلاب نیز خودرو شخصی داشته اند حتی اگر تاریخ برخی از حوادث رانندگی در بشاگرد که منجر به فوت افراد شده است قرائت شود متوجه کذب بودن این ادعا خواهید شد.
- چنانچه ادعا شود در بشاگرد تحصیل وجود نداشته و افراد بی سواد بوده اند خلاف واقع است .
خوب است شما نوحه های مکتوب بر پوست حیوانات و اسناد ملکی بسیار قدیمی دست نویس را مشاهده کنیدکه کاتب آنها بشاگردی بوده است و هم از لحاظ زیبایی و اصول خط و هم از نظر واژگان بگار رفته در آن اسناد می توان به سطح علمی نویسنده پی برد.
در قدیم در بشاگرد آموزش قرآن ،حافظ و چند کتاب مشخص توسط استاد بومی مرسوم بوده است.
قبل از انقلاب در بشاگرد مدرسه وجود داشته است و افرادی با عنوان سپاه دانش در روستا های بشاگرد مشغول تدریس بوده اند که اولین مدارس بشاگرد در گوهران ،شهبابک ،اهون و چند روستای بزرگ دیگر بوده است.
استاد اکبر بهداروند و جناب آقای رهنما و... از اولین معلمان بشاگرد قبل از انقلاب هستند .
در پایان ذکر این نکته ضروری است که روند رشد بشاگرد و خدمات رسانی به بشاگرد بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بسیار تسریع شده و قابل مقایسه با گذشته نمی باشد اما نباید اغراق شود و کاستی ها و واقعیات نیز باید در نظر گرفته شود مثلا جاده میناب بشاگرد و همچنین جاده جتسک بشاگرد علیرغم گذشت سی و اندی سال از انقلاب هنوز در حد یک جاده نظامی کوهستانی می باشد و در بعضی جاها فاقد علائم ،فاقد پل و آب نما و... می باشد این در حالیست که اگر هر سال حدود 7 کیلومتر از این جاده به صورت اصولی ساخته میشد تا کنون مشکل حل می شد.
باید بپذیریم اعتبارات بسیار خوبی برای این امر دریافت شده است اما اصل قضیه به منظور جذب اعتبارات بیشتر هنوز باقی مانده است که این واقعیات نشاندهنده ضعف دستگاههای نظارتی می باشد
مطمئنا چنین دستگاههای اجرایی نباید شعار محرومیت بشاگرد را از دست بدهند لذا سیاه نمایی اوضاع بشاگرد اگر برای بشاگرد آبی نمی شود برای دستگاههای اجرایی نانی می شود.
از همه بشاگردیان و دلسوزان عاجزانه تقاضادارم از بیان مطالب عاری از واقعیت در خصوص پیشینه بشاگردو یا اغراق در سیاه نمایی اوضاع بشاگرد بپرهیزند و واقع گرایانه به اظهار نظر سازنده در مورد بشاگرد بپردازند.
دوست دارم کلیه عزیزانی که مستنداتی در این خصوص دارند شامل تصاویر،اسناد قدیمی، نوحه ها و کتاب های دست نویس ،اشیاء و اسناد تاریخی را به منظور ارائه به علاقه مندان جمع آوری و در اختیار عموم قرار دهیم.
من عقیده دارم با وجود عشق به اهل بیت (ع) که بزرگترین سرمایه ما بشاگردیان است و وجود استعدادهایی که در بشاگرد وجود دارد ، معادن و ذخایر و....سایر نعمت هایی که خداوند به ما بشاگردیان عطا فرموده است ما محروم نیستیم بلکه مظلوم واقع شده ایم و اوج محرومیت ما این که در شهرستان نوپای بشاگرد به دلیل کمبود نیرو ،هرجوینده کاری رییس یک اداره میشود.
- شاید تا به حال این سئوال به ذهنتان خطور کرده باشد که چرا عده ای دوست دارند بشاگرد را مکشوف خود بدانندوآغاز تمدن در بشاگرد را به خود منتسب کنند؟
- راستی چرا عده ای بشاگرد را از همه لحاظ محروم می دانند و با حقارت به آن می نگرند؟
- نقش ما بشاگردیان در کمک به دیگران در تمسخر و استهزاء بشاگرد و بشاگردیان تا چه اندازه بوده است؟
- انگیزه بعضی از افراد که در خصوص فقر و فلاکت و محرومیت در بشاگرد اغراق می کنند چیست؟
- سیاه نمایی اوضاع بشاگرد به نفع کیست؟
پاسخ های زیادی به ذهن می رسد.
- شاید حقیر نشان دادن مردم بشاگرد می تواند درجات خدمت گذاری مسئولین را بیشتر نشان دهد؟
- اما نه.شاید سیاه نمایی اوضاع بتواند باعث دلسوزی و ترحم مسئولین بالاتر گرددو بتوان بودجه های بهتری را برای دستگاههای دولتی جذب کرد؟
- شاید عده ای شیفته شهرت هستند و دوست دارندخودرامطرح کنند لذا اقدام به اظهار نظرهای غیرمسئولانه و از روی عدم آگاهی می کنند که بعضی اوقات بسیار با واقعیات بشاگرد فاصله دارد که نباید خیلی آنها را جدی گرفت؟
- شاید بسیاری از این اظهار نظرها مغرضانه و به قصد تخریب بشاگرد باشد؟
- شاید ....
و هزاریان شاید دیگر انگیزه ای برای این کارها باشد.
اما نه .
چرا دیگران را متهم کنیم؟؟
اگر یک مسئول از روی عدم آگاهی درباره بشاگرد اظهار نظر کرد حق دارد.چون از پیشینه بشاگرد و از جغرافیای انسانی بشاگرد اطلاعی نداشته و یا شاید تعریف جغرافیای انسانی و حیطه مباحث آن را نمی داند.
مغرضانه بودن اینگونه اظهار نظرها بعید است.افرادی که به دروغ بشاگرد را مکشوف خود می دانند ویا آغاز تمدن در بشاگرد را به خود نسبت میدهند و اقدام به اغراق در سیاه نمایی اوضاع بشاگرد می نمایند قصدشان ضربه زدن به بشاگرد نیست آنها به ترقی خود می اندیشند.آنها همچون فردی که در استخری غوطه ورند دست بر شانه بشاگرد گذاشته و اورا به قعر می برند تا خود را به اوج برسنند.
حقیر نشان دادن بشاگرد اگرچه سودی برای بشاگرد ندارد و نمی تواند حقایق تاریخی بشاگرد را کتمان کند اما برای مسئولین که بحمدالله تا کنون بدون بهره نبوده است.
من عقیده دارم رشد و ترقی مسئولین حق آنهاست اما ما بشاگردیان نباید اجازه دهیم تحقیر بشاگرد نردبان ترقی آنها باشد.
راستی غریبه ها اگر بشاگرد را تخریب میکنند حق دارند آنها تنها بر اساس شنیده های خود اظهار نظر میکنند اما ما بشاگردیان باید بپذیریم در معرفی بشاگرد بسیار کوتاهی کرده ایم. تنها به معرفی بشاگرد توسط دیگران بسنده کرده ایم که متاسفانه در اکثر موارد این اظهار نظرها از روی عدم آگاهی ،تک بعدی ،وبا تعمیم غلط گوشه ای از مشکلات به تمام بشاگرد همراه بوده و تنها به سفارش افرادی خاص و با اهدافی خاص و یا انگیزه هایی مشخص نسبت به بشاگرد اقدام نموده اند که بعد ها به مرجعی برای سایرین برای قضاوت و اظهار نظر در مورد بشاگرد تبدیل شده است.
پس اگر مسئولی از روی بی اطلاعی و یا مطالعه اظهار نظرهای سفارشی بعضی از نویسندگان و فیلم سازان در مورد بشاگرد اینچنین اظهار نظر هایی کند حق دارد .
بشاگرد با بیش از 200 روستای بزرگ و کوچک مگر می تواند بدون مشکل باشد ولی آیا واقعا برخی از این مشکلات مربوط به عده ای خاص بوده و یا قابل تعمیم به عموم است.فکر می کنم تعمیم مشکلات عده ای خاص به عموم ظلم به آنهاست. اگر دیوانه ویا کور یا بی سوادی در بشاگرد مشاهده کردیم آیا اجازه داریم بگوییم بشاگردیان دیوانه،کور و بی سوادند متاسفانه این گونه اظهار نظرها حتی بین مسئولین باب شده است.
- اگر مجری برنامه شو بندر با ذوق تمام از بیمارستان بشاگرد سخن می گوید که انگار.... در حالی که در حد یک درمانگاه مجهز هم نیست حق دارد او با ذهنیتی که دارد فکر میکند حق مردم بشاگرد بسیار کمتر از این بوده است.
محض اطلاع ایشان عرض می کنم برادر عزیز ،در بشاگرد در قبل از انقلاب نیز در روستای گوهران پزشک استقرار داشته وحتی در برخی از روستاهای بزرگ همچون اهون یک درمانگاه به شکل خیمه ای بزرگ به دستور پزشک خارجی آن زمان احداث شده و مردم از روستا های اطراف برای معالجه به آنجا مراجعه میکردندو پزشک به صورت دوره ای در برخی از روستاها تردد و بیماران را ویزیت میکردند درحالی که در آن زمان در برخی از شهرهای امروزی همچون جاسک چنین درمانگاهها و پزشکی وجود نداشته است.
- اگر مسئولی بشاگرد را سرزمینی با جغرافیای طبیعی ،فاقد جغرافیای انسانی قبل ازانقلاب میداند نشان دهنده مظلومیت بشاگرد است.
باید گفت برادر بزرگوار نمی شد شما در مورد بشاگرد اظهار نظر نکنیدو هویت بشاگرد را زیر سئوال نبرید.
ظاهرا یا اطلاعات شما در خصوص جغرافیا بسیار ضعیف است و یا دستیارانتان که این متن ها را جهت قرائت شما آماده می کنند مطالعه چندانی ندارند.
شما بشاگرد را سرزمینی که از شرق به شهرستان میناب و از غرب به سیستان و بلوچستان متصل می باشد معرفی کردید که بسیار مضحک است.
من فکر می کنم دستیارنتان اطلاعات چندانی از از جغرافیای انسانی نیز ندارند و این واژه را بدون درک مفهوم آن به کار می برند.
لازم می دانم چند خطی در این خصوص برای این عزیزان شرح دهم انشاءالله مفید واقع شود.
جغرافیای انسانی شامل: جغرافیای جمعیت، جغرافیای تاریخی، جغرافیای سیاسی، جغرافیای فرهنگی (نژاد و زبان)، جغرافیای شهری و برنامهریزی شهری، جغرافیای روستایی و برنامهریزی روستایی، جغرافیای کوچنشینی، جغرافیای پزشکی و امراض، جغرافیای نظامی و جغرافیای ناحیهای و برنامهریزی میباشد.جغرافیای انسانی می تواند شامل جغرافیای توسعه،جغرافیای اقتصادی ، جغرافیای فرهنگی ، جغرافیای بهداشت ودرمان ، جغرافیای تاریخ و زمان ، جغراسیاست یا جغرافیای سیاسی، جغرافیای مردمی و جمعیت شناسی ، جغرافیای مذهبی ، جغرافیای اجتماعی ، جغرافیای مدنی باشد.
شما کدام یک از عرصه های جغرافیای انسانی قبل از انقلاب در بشاگرد را می توانید انکار کنید.
- بشاگرد بر اثر یک تجمع بعد از انقلاب که بوجود نیامده است.
- تاریخ بشاگرد نیز که قابل انکار نیست.
مبارزات بشاگرد با حاکمان نیز غیر قابل انکار است .
بسیاری از مبارزان سیاسی که از دست رژیم های فاسد به بشاگرد پناهنده شده بودند به علت موقعیت جغرافیایی و کوهستانی بودن منطقه و اعتقادات عمیق مذهبی مردم مورد پذیرش قرار گرفته و حتی تا آخر عمر در بشاگرد مانده اند.
خوب است اسناد تاریخی و سفرنامه های جهانگردان قدیمی را که از بشاگرد عبورکرده اند مطالعه کنید که از عمران و آبادانی و کشاورزی و تمدن وحکومت در بشاگرد صحبت کرده اند.
-آثار باستانی بشاگرد را ببینید یرخی از آنها سابقه ای بیش از 5000 سال دارند .
این آثار را کشتی نوح به این سرزمین نیاورده است.
تمدن هایی بیش ار 5000 سالا قبل در بشاگرد می زیسته اند که تکنولوزی تولید این اشیاء را داشته و آنها را تولید کرده اند.
- مراودات سیاسی بشاگرد را مطالعه بفرمایید.
- زمانی که رودان امروزی هنوز رونقی نداشت و به عنوان روستای دهبارز میناب شناخته می شد تجار بشاگرد با تجار میناب و سیریک وبیابان و بنگلان دادوستد داشته اند وحتی برخی از محصولات خود را از طریق جاسک و سیریک به کشورهای بیابان نشین عربی صادر می کرده اند.
- بشاگرد علیرغم اینکه از شرق ،جنوب تا غرب به مناطق سنی نشین سیستان و بلوچستان ،جاسک و سیریک راه دارد و علیرغم همه ارتباطاتی که باآنها داشته است اصالت فرهنگی خودرا حفظ نموده و یکپارچه شیعه و محب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) هستند و این نعمت ،نعمت کمی نیست که خداوند به ما مردم بشاگرد عطا فرموده است.
اگر شما در روستایی تنها یک خانه خشتی قدیمی ببینید بدون شک آن خانه حسینیه روستا می باشد.
ما همچنین روایت برپایی عزای امام حسین (ع) بشاگردیان ، در زیر نور شعله شاخ و برگ درختان در اوج قحطی های ایران را ما از پدران خود شنیده ایم.
- بشاگردیان به دو گویش مارزی گالی و ملکی گالی تکلم می کنند که مارزی گالی را تا حد زیادی به گویش های مینابی وکهنوجی می توان شبیه دانست اما گویش ملکی گالی خاص مردم بشاگرد است و نظیر آن در هیچ جایی وجود ندارد میتوان ملکی گالی بشاگرد را زبانی کاملا مستقل با گرامر و واژگان مستقل دانست.
- نیروهای نظامی در قبل از انقلاب نیز در بشاگرد استقرار داشته و پاسگاههای ژاندارمری جکدان ،گوهران و سیت و پیرو و گرهون قبل از انقلاب در بشاگرد در مسیر شاهراههای ترانزیتی آن زمان وجود داشته اند.
وجیپ های نظامی به آنجا تردد داشته وآثار جاده های دست ساز تا کنون در بشاگرد وجود دارد که فاصله هر روستا تا روستای بعدی را مردم همان روستا احداث کرده اند.
- چنانچه ادعا شود ورود خودرو به بشاگرد مربوط به بعد از انقلاب است دروغی بزرگ است.
مردم بشاگرد در قبل از انقلاب نیز خودرو شخصی داشته اند حتی اگر تاریخ برخی از حوادث رانندگی در بشاگرد که منجر به فوت افراد شده است قرائت شود متوجه کذب بودن این ادعا خواهید شد.
- چنانچه ادعا شود در بشاگرد تحصیل وجود نداشته و افراد بی سواد بوده اند خلاف واقع است .
خوب است شما نوحه های مکتوب بر پوست حیوانات و اسناد ملکی بسیار قدیمی دست نویس را مشاهده کنیدکه کاتب آنها بشاگردی بوده است و هم از لحاظ زیبایی و اصول خط و هم از نظر واژگان بگار رفته در آن اسناد می توان به سطح علمی نویسنده پی برد.
در قدیم در بشاگرد آموزش قرآن ،حافظ و چند کتاب مشخص توسط استاد بومی مرسوم بوده است.
قبل از انقلاب در بشاگرد مدرسه وجود داشته است و افرادی با عنوان سپاه دانش در روستا های بشاگرد مشغول تدریس بوده اند که اولین مدارس بشاگرد در گوهران ،شهبابک ،اهون و چند روستای بزرگ دیگر بوده است.
استاد اکبر بهداروند و جناب آقای رهنما و... از اولین معلمان بشاگرد قبل از انقلاب هستند .
در پایان ذکر این نکته ضروری است که روند رشد بشاگرد و خدمات رسانی به بشاگرد بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بسیار تسریع شده و قابل مقایسه با گذشته نمی باشد اما نباید اغراق شود و کاستی ها و واقعیات نیز باید در نظر گرفته شود مثلا جاده میناب بشاگرد و همچنین جاده جتسک بشاگرد علیرغم گذشت سی و اندی سال از انقلاب هنوز در حد یک جاده نظامی کوهستانی می باشد و در بعضی جاها فاقد علائم ،فاقد پل و آب نما و... می باشد این در حالیست که اگر هر سال حدود 7 کیلومتر از این جاده به صورت اصولی ساخته میشد تا کنون مشکل حل می شد.
باید بپذیریم اعتبارات بسیار خوبی برای این امر دریافت شده است اما اصل قضیه به منظور جذب اعتبارات بیشتر هنوز باقی مانده است که این واقعیات نشاندهنده ضعف دستگاههای نظارتی می باشد
مطمئنا چنین دستگاههای اجرایی نباید شعار محرومیت بشاگرد را از دست بدهند لذا سیاه نمایی اوضاع بشاگرد اگر برای بشاگرد آبی نمی شود برای دستگاههای اجرایی نانی می شود.
از همه بشاگردیان و دلسوزان عاجزانه تقاضادارم از بیان مطالب عاری از واقعیت در خصوص پیشینه بشاگردو یا اغراق در سیاه نمایی اوضاع بشاگرد بپرهیزند و واقع گرایانه به اظهار نظر سازنده در مورد بشاگرد بپردازند.
دوست دارم کلیه عزیزانی که مستنداتی در این خصوص دارند شامل تصاویر،اسناد قدیمی، نوحه ها و کتاب های دست نویس ،اشیاء و اسناد تاریخی را به منظور ارائه به علاقه مندان جمع آوری و در اختیار عموم قرار دهیم.
من عقیده دارم با وجود عشق به اهل بیت (ع) که بزرگترین سرمایه ما بشاگردیان است و وجود استعدادهایی که در بشاگرد وجود دارد ، معادن و ذخایر و....سایر نعمت هایی که خداوند به ما بشاگردیان عطا فرموده است ما محروم نیستیم بلکه مظلوم واقع شده ایم و اوج محرومیت ما این که در شهرستان نوپای بشاگرد به دلیل کمبود نیرو ،هرجوینده کاری رییس یک اداره میشود.