بشاگرد یعنی بیکاری ُکوچ و کپر
شنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۲۲ ب.ظ
گزارشی از دورافتادهترین منطقه هرمزگان (بشاگرد)
«کپر»، با فرهنگ مردم برخی مناطق ایران عجین شده و امکان حذف آن از چرخه زندگی آنها ممکن نیست، کپر به آلونکها و سایبانهایی گفته میشود که در مناطق گرمسیری جنوب با شاخه و برگ درخت نخل ساخته میشود و روی آنرا با حصیر میپوشانند.
«کپرنشینی»، ناشی از شرایط خاص اقلیمی و آب و هوایی مناطق جنوب کشور است، کپرها خنکتر از ساختمان و چادر هستند و خانههای کپری تحمل گرمای شدید این مناطق را آسانتر میکنند. در برخی مناطق جنوب کشور که مردم زیر کپر زندگی میکنند، مدرسه هم درون کپر تشکیل میشود، البته دولتها همواره تلاش بسیاری کردهاند تا کپر و کپرنشینی برچیده شود و مردم محروم این مناطق در خانههای مناسبی که ساخته میشود اسکان یابند و دانشآموزان نیز به جای مدارس کپری در مدارس استاندارد تحصیل کنند.
مدارس کپری هماکنون در چرخه آموزشی و پرورشی بسیار اندک است و مسئولان بهدنبال تبدیل آخرین مدارس کپری به مدارس استاندارد هستند، واقعیت اما چیز دیگری است؛ امکان حذف کپر و مدارس کپری در برخی مناطق وجود ندارد و کپر جزئی از فرهنگ مردم محروم بخشهایی از کشور است.
سفر به بشاگرد
آبانماه امسال فرصت پیش آمد تا همراه چند نفر از خبرنگاران سفری به منطقه محروم بشاگرد در استان هرمزگان داشته باشیم، پس از طی چند ساعت راه و گذر از مناطق کوهستانی با آب و هوای گرم کوهستانی و سختگذر به روستاهایی در منطقه بشاگرد رسیدیم که تعداد خانوارهای ساکن در آن شاید به تعداد انگشتان دست نمیرسید.
اهالی روستاهای بشاگرد در عین تنگدستی، مردمانی خونگرم و مهماننواز و بیغل و غش هستند، در جایی از این مرز و بوم سکونت دارند که از امکانات اولیه زندگی محرومند و با وجود تلاشهای انجام شده فاصله بسیار دارند. نکته جالب توجه اینکه برای روستائیان مناطق محروم بشاگرد خانه و مدرسه مناسب ساخته شده؛ همه روستا از نعمت برق برخوردارند، کولر گازی هم دارند ولی بنا به دلایلی ترجیح میدهند در کپر زندگی کنند و بدون استثنا همه روستائیان در کنار خانههایی برای اسکان آنها ساخته شده، کپر زدهاند و در کپر زندگی میکنند و به آن خو گرفتهاند.
مشکلات اصلی مردم بشاگرد
مردم بشاگرد مشکلات زیادی دارند که بیکاری، نبود امکانات بهداشتی و درمانی، آب آشامیدنی، نبود راههای مواصلاتی و ارتباطی، دوربودن روستا از یکدیگر، دریافتنشدن فرکانسهای صدا و سیما و تلفن از آن جمله هستند، در واقع مشکل مردم روستاهای بشاگرد مدرسه نیست. مردم در این مناطق برای برقراری تماس تلفن همراه به قله کوهها پناه می برند. فرکانس رادیو و تلویزیون ایران هم دریافت نمیشود و به همین علت، دیش ماهواره ، در کنار کپرها دیده میشود.
آب آشامیدنی بهداشتی و بهداشت و درمان هم ماجرایی است که تاکنون حل نشده است. برای کاهش عوارض مشکل بیکاری هم کمیته امداد کمکهایی به مردم این مناطق میکند، شاید به همین دلیل است که مردم وقتی خودروی پلاک دولتی میبینند بلافاصله میآیند و توقع کمک مالی دارند. راه ارتباطی هم با توجه به کوهستانی بودن منطقه هزینه هنگفتی میخواهد، البته برقدار کردن روستاهای این منطقه کاری بس طاقتفرسا و هزینه بر بوده که با مشقت زیادی انجام شده است، همینطور ساخت مدرسه. قنبر میراننژاد، یکی از اهالی روستای درنگمدو در اینباره میگوید: مشکل اصلی اهالی منطقه، بیکاری است و برای کشاورزی هم با کمبود آب روبهرو هستیم. او میافزاید که برخی از اهالی برای کار به شهرستانهای دیگر میروند.
از مدارس کپری تا استاندارد
به گفته رضا مدرس، مدیرکل نوسازی مدارس استان هرمزگان جمعیت دانشآموزی شهرستان سردشت(بشاگرد) ۳۷ هزار نفر است، سردشت ۱۰ هزار کیلومتر وسعت دارد و در هر ۱۰۰ هکتار حدود3.7نفر زندگی میکنند و تراکم دانشآموزی در این منطقه بین 10تا 15نفر در هر کلاس است. به گفته او، مدارس براساس موقعیت روستا و امکان جذب جمعیت دانشآموزی روستاهای اطراف ساخته میشود.
مدرس افزود: براساس اطلاعات جمعآوری شده طی سالهای 88تاکنون اولویت اصلی دانشآموزان بازمانده از تحصیل دوره ابتدایی است که سطح رشد دانشآموزان بازمانده از تحصیل منفی بوده که در دوره ابتدایی کمترین میزان بازمانده از تحصیل را داشتهایم. وی نیز علت اصلی کپرنشینی در این مناطق را شرایط جغرافیایی میداند و اینکه با وجود ساخت مدارس استاندارد، همچنان در برخی از مناطق مدارس کپری ایجاد میشود. او میافزاید: به دلایل مختلف، ازجمله مسائل فرهنگی، پس از مدتی اهالی روستا از یک نقطه به نقطه دیگری کوچ میکنند و توقع ایجاد فضای آموزشی دارند که این امر مشکلاتی بهدنبال دارد.
جمعآوری مدارس کپری
مدرس درباره مدارس کپری میگوید: مدارس کپری در سطح استان هرمزگان به مدارس استاندارد تبدیل شده یا درحال تبدیل شدن هستند و به هیچ عنوان مدرسه کپری در این استان نداریم. به جرأت میتوان گفت در منطقه بشاگرد مدارسی ساخته شده که نمونه آن در پایتخت به ندرت وجود دارد، این مدارس با تلاش بسیاری ساخته شده است. برای مثال میتوان به مدارس روستای درنگمدو و مدرسه خیام روستای گرهون اشاره کرد که به لحاظ فضای آموزشی و امکانات موجود در مقایسه با بسیاری از مدارس تهران، گوی سبقت را میرباید.
بر سر در مدرسه روستای درنگمدو، نام مدرسه راهنمایی نقش بسته اما دانشآموزان ابتدایی نیز در آن درس میخوانند، دلیل این امر را از مدیرکل نوسازی هرمزگان جویا میشوم که پاسخ میدهد، مدرسه ابتدایی در آن سوی روستا واقع شده اما مردم ترجیح میدهند فرزندانشان در این واحد آموزشی درس بخوانند و عملا مدرسه ابتدایی بلااستفاده مانده است. در مدرسه نوساز روستای درنگمدو، شش کلاس وجود داردکه هرگز از همه کلاسها استفاده نشده است، هر دو پایه در یک کلاس تشکیل میشود، دانشآموزان پایههای دوم و سوم و چهارم و پنجم ابتدایی با هم در یک کلاس درس میخوانند.
همچنین هر دو پایه یک معلم دارند، آن هم بهصورت مختلط، این اطلاعلاتی است که جواد اکبرزاده، معلم پایههای دو و سوم دبستان روستای درنگ مدو بیان میکند. او میگوید: دانشآموزان دورههای راهنمایی و متوسطه برای تحصیل به سردشت(مرکز شهرستان بشاگرد)، خمینی شهر یا گوهران میروند و خیلی از دانشآموزان هم بهدلیل دور بودن مدرسه راهنمایی یا دبیرستان یا شبانه روزی نبودن مدرسه، ترک تحصیل میکنند. نکته جالب اینکه تنها از دو کلاس مدرسه شش کلاسه روستای درنگمدو استفاده میشود و بقیه کلاسها بلااستفاده هستند. البته در چند مدرسه دیگر روستایی نیز حضور یافتیم که وضعیتی مشابه مدرسه درنگ مدو داشتند.
مدرسه، فقط شبانهروزی
برخی مردم منطقه بشاگرد با وجود فعال بودن مدرسه در روستا میگویند که مدرسه نداریم، موضوع را بررسی کردیم، در اینجا اگر مدرسه شبانهروزی نباشد، مردم آن را مدرسه نمیدانند! یکی از مسئولان محلی در اینباره میگوید: مردم این منطقه به دلایل مختلف ازجمله فقر مالی تمایل شدیدی دارند که فرزندانشان به مدارس شبانهروزی بروند و اگر مدرسه شبانهروزی نباشد ترجیح میدهند فرزندانشان به مدرسه نروند. شاید یکی از دلایل این امر فقیر بودن مردم منطقه است که نمیتوانند هزینه رفتوآمد فرزندان خود را تأمین کنند، مشکل دیگر کوهستانی و سختگذر بودن و نبود امکانات آمد و شد و بسته شدن راههای ارتباطی بهدلیل بارندگی است.
کپر، همزاد مناطق محروم
پس از سفری جذاب و بهیادماندنی به منطقه بشاگرد، اکنون سخنان معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور را بیشتر درک میکنم که در پاسخ به انتقادات درباره وجود مدارس کپری میگوید: «مناطق عشایری و مناطقی که در آن کوچ و جابهجایی جمعیت صورت میگیرد، ممکن است به دلایل متعدد مانند مسائل اجتماعی، آب و هوایی و مشکلات خشکسالی، کلاسهای کپری در آن شکل بگیرد. مرتضی رئیسی تاکنون بارها اعلام کرده است که «کلاسهای پیشساخته بهترین و تنها راهحل جمعآوری و حذف کلاسهای کپری است که بهعلت جابهجایی جمعیت شکل میگیرد.»
بهنظر در مناطقی مانند بشاگرد که اکنون آخرین کلاسهای کپری نیز در حال تبدیل به کلاسهای استاندارد هستند، با توجه به وضعیت جغرافیایی منطقه، جابهجایی کانکس امکان پذیر نیست، اینکه چگونه مصالح برای ساخت مدارس به روستاهای بشاگرد برده شده مسئلهای است که هنوز پاسخی برای آن نیافتهام. البته نباید از همکاری خیرین مدرسهساز غافل ماند، بایستی به همت بلند مسئولان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور و خیرین مدرسهساز دست مریزاد و خدا قوت گفت
به نقل از بشاگرد نیوز
«کپر»، با فرهنگ مردم برخی مناطق ایران عجین شده و امکان حذف آن از چرخه زندگی آنها ممکن نیست، کپر به آلونکها و سایبانهایی گفته میشود که در مناطق گرمسیری جنوب با شاخه و برگ درخت نخل ساخته میشود و روی آنرا با حصیر میپوشانند.
«کپرنشینی»، ناشی از شرایط خاص اقلیمی و آب و هوایی مناطق جنوب کشور است، کپرها خنکتر از ساختمان و چادر هستند و خانههای کپری تحمل گرمای شدید این مناطق را آسانتر میکنند. در برخی مناطق جنوب کشور که مردم زیر کپر زندگی میکنند، مدرسه هم درون کپر تشکیل میشود، البته دولتها همواره تلاش بسیاری کردهاند تا کپر و کپرنشینی برچیده شود و مردم محروم این مناطق در خانههای مناسبی که ساخته میشود اسکان یابند و دانشآموزان نیز به جای مدارس کپری در مدارس استاندارد تحصیل کنند.
مدارس کپری هماکنون در چرخه آموزشی و پرورشی بسیار اندک است و مسئولان بهدنبال تبدیل آخرین مدارس کپری به مدارس استاندارد هستند، واقعیت اما چیز دیگری است؛ امکان حذف کپر و مدارس کپری در برخی مناطق وجود ندارد و کپر جزئی از فرهنگ مردم محروم بخشهایی از کشور است.
سفر به بشاگرد
آبانماه امسال فرصت پیش آمد تا همراه چند نفر از خبرنگاران سفری به منطقه محروم بشاگرد در استان هرمزگان داشته باشیم، پس از طی چند ساعت راه و گذر از مناطق کوهستانی با آب و هوای گرم کوهستانی و سختگذر به روستاهایی در منطقه بشاگرد رسیدیم که تعداد خانوارهای ساکن در آن شاید به تعداد انگشتان دست نمیرسید.
اهالی روستاهای بشاگرد در عین تنگدستی، مردمانی خونگرم و مهماننواز و بیغل و غش هستند، در جایی از این مرز و بوم سکونت دارند که از امکانات اولیه زندگی محرومند و با وجود تلاشهای انجام شده فاصله بسیار دارند. نکته جالب توجه اینکه برای روستائیان مناطق محروم بشاگرد خانه و مدرسه مناسب ساخته شده؛ همه روستا از نعمت برق برخوردارند، کولر گازی هم دارند ولی بنا به دلایلی ترجیح میدهند در کپر زندگی کنند و بدون استثنا همه روستائیان در کنار خانههایی برای اسکان آنها ساخته شده، کپر زدهاند و در کپر زندگی میکنند و به آن خو گرفتهاند.
مشکلات اصلی مردم بشاگرد
مردم بشاگرد مشکلات زیادی دارند که بیکاری، نبود امکانات بهداشتی و درمانی، آب آشامیدنی، نبود راههای مواصلاتی و ارتباطی، دوربودن روستا از یکدیگر، دریافتنشدن فرکانسهای صدا و سیما و تلفن از آن جمله هستند، در واقع مشکل مردم روستاهای بشاگرد مدرسه نیست. مردم در این مناطق برای برقراری تماس تلفن همراه به قله کوهها پناه می برند. فرکانس رادیو و تلویزیون ایران هم دریافت نمیشود و به همین علت، دیش ماهواره ، در کنار کپرها دیده میشود.
آب آشامیدنی بهداشتی و بهداشت و درمان هم ماجرایی است که تاکنون حل نشده است. برای کاهش عوارض مشکل بیکاری هم کمیته امداد کمکهایی به مردم این مناطق میکند، شاید به همین دلیل است که مردم وقتی خودروی پلاک دولتی میبینند بلافاصله میآیند و توقع کمک مالی دارند. راه ارتباطی هم با توجه به کوهستانی بودن منطقه هزینه هنگفتی میخواهد، البته برقدار کردن روستاهای این منطقه کاری بس طاقتفرسا و هزینه بر بوده که با مشقت زیادی انجام شده است، همینطور ساخت مدرسه. قنبر میراننژاد، یکی از اهالی روستای درنگمدو در اینباره میگوید: مشکل اصلی اهالی منطقه، بیکاری است و برای کشاورزی هم با کمبود آب روبهرو هستیم. او میافزاید که برخی از اهالی برای کار به شهرستانهای دیگر میروند.
از مدارس کپری تا استاندارد
به گفته رضا مدرس، مدیرکل نوسازی مدارس استان هرمزگان جمعیت دانشآموزی شهرستان سردشت(بشاگرد) ۳۷ هزار نفر است، سردشت ۱۰ هزار کیلومتر وسعت دارد و در هر ۱۰۰ هکتار حدود3.7نفر زندگی میکنند و تراکم دانشآموزی در این منطقه بین 10تا 15نفر در هر کلاس است. به گفته او، مدارس براساس موقعیت روستا و امکان جذب جمعیت دانشآموزی روستاهای اطراف ساخته میشود.
مدرس افزود: براساس اطلاعات جمعآوری شده طی سالهای 88تاکنون اولویت اصلی دانشآموزان بازمانده از تحصیل دوره ابتدایی است که سطح رشد دانشآموزان بازمانده از تحصیل منفی بوده که در دوره ابتدایی کمترین میزان بازمانده از تحصیل را داشتهایم. وی نیز علت اصلی کپرنشینی در این مناطق را شرایط جغرافیایی میداند و اینکه با وجود ساخت مدارس استاندارد، همچنان در برخی از مناطق مدارس کپری ایجاد میشود. او میافزاید: به دلایل مختلف، ازجمله مسائل فرهنگی، پس از مدتی اهالی روستا از یک نقطه به نقطه دیگری کوچ میکنند و توقع ایجاد فضای آموزشی دارند که این امر مشکلاتی بهدنبال دارد.
جمعآوری مدارس کپری
مدرس درباره مدارس کپری میگوید: مدارس کپری در سطح استان هرمزگان به مدارس استاندارد تبدیل شده یا درحال تبدیل شدن هستند و به هیچ عنوان مدرسه کپری در این استان نداریم. به جرأت میتوان گفت در منطقه بشاگرد مدارسی ساخته شده که نمونه آن در پایتخت به ندرت وجود دارد، این مدارس با تلاش بسیاری ساخته شده است. برای مثال میتوان به مدارس روستای درنگمدو و مدرسه خیام روستای گرهون اشاره کرد که به لحاظ فضای آموزشی و امکانات موجود در مقایسه با بسیاری از مدارس تهران، گوی سبقت را میرباید.
بر سر در مدرسه روستای درنگمدو، نام مدرسه راهنمایی نقش بسته اما دانشآموزان ابتدایی نیز در آن درس میخوانند، دلیل این امر را از مدیرکل نوسازی هرمزگان جویا میشوم که پاسخ میدهد، مدرسه ابتدایی در آن سوی روستا واقع شده اما مردم ترجیح میدهند فرزندانشان در این واحد آموزشی درس بخوانند و عملا مدرسه ابتدایی بلااستفاده مانده است. در مدرسه نوساز روستای درنگمدو، شش کلاس وجود داردکه هرگز از همه کلاسها استفاده نشده است، هر دو پایه در یک کلاس تشکیل میشود، دانشآموزان پایههای دوم و سوم و چهارم و پنجم ابتدایی با هم در یک کلاس درس میخوانند.
همچنین هر دو پایه یک معلم دارند، آن هم بهصورت مختلط، این اطلاعلاتی است که جواد اکبرزاده، معلم پایههای دو و سوم دبستان روستای درنگ مدو بیان میکند. او میگوید: دانشآموزان دورههای راهنمایی و متوسطه برای تحصیل به سردشت(مرکز شهرستان بشاگرد)، خمینی شهر یا گوهران میروند و خیلی از دانشآموزان هم بهدلیل دور بودن مدرسه راهنمایی یا دبیرستان یا شبانه روزی نبودن مدرسه، ترک تحصیل میکنند. نکته جالب اینکه تنها از دو کلاس مدرسه شش کلاسه روستای درنگمدو استفاده میشود و بقیه کلاسها بلااستفاده هستند. البته در چند مدرسه دیگر روستایی نیز حضور یافتیم که وضعیتی مشابه مدرسه درنگ مدو داشتند.
مدرسه، فقط شبانهروزی
برخی مردم منطقه بشاگرد با وجود فعال بودن مدرسه در روستا میگویند که مدرسه نداریم، موضوع را بررسی کردیم، در اینجا اگر مدرسه شبانهروزی نباشد، مردم آن را مدرسه نمیدانند! یکی از مسئولان محلی در اینباره میگوید: مردم این منطقه به دلایل مختلف ازجمله فقر مالی تمایل شدیدی دارند که فرزندانشان به مدارس شبانهروزی بروند و اگر مدرسه شبانهروزی نباشد ترجیح میدهند فرزندانشان به مدرسه نروند. شاید یکی از دلایل این امر فقیر بودن مردم منطقه است که نمیتوانند هزینه رفتوآمد فرزندان خود را تأمین کنند، مشکل دیگر کوهستانی و سختگذر بودن و نبود امکانات آمد و شد و بسته شدن راههای ارتباطی بهدلیل بارندگی است.
کپر، همزاد مناطق محروم
پس از سفری جذاب و بهیادماندنی به منطقه بشاگرد، اکنون سخنان معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور را بیشتر درک میکنم که در پاسخ به انتقادات درباره وجود مدارس کپری میگوید: «مناطق عشایری و مناطقی که در آن کوچ و جابهجایی جمعیت صورت میگیرد، ممکن است به دلایل متعدد مانند مسائل اجتماعی، آب و هوایی و مشکلات خشکسالی، کلاسهای کپری در آن شکل بگیرد. مرتضی رئیسی تاکنون بارها اعلام کرده است که «کلاسهای پیشساخته بهترین و تنها راهحل جمعآوری و حذف کلاسهای کپری است که بهعلت جابهجایی جمعیت شکل میگیرد.»
بهنظر در مناطقی مانند بشاگرد که اکنون آخرین کلاسهای کپری نیز در حال تبدیل به کلاسهای استاندارد هستند، با توجه به وضعیت جغرافیایی منطقه، جابهجایی کانکس امکان پذیر نیست، اینکه چگونه مصالح برای ساخت مدارس به روستاهای بشاگرد برده شده مسئلهای است که هنوز پاسخی برای آن نیافتهام. البته نباید از همکاری خیرین مدرسهساز غافل ماند، بایستی به همت بلند مسئولان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور و خیرین مدرسهساز دست مریزاد و خدا قوت گفت
به نقل از بشاگرد نیوز
من به عنوان یک بشاگردی میزنم توی گوش هر کی که با دیدن یه نفر که داره میره یه شهرستان دیگه چه واسه کار و چه واسه زندکی، بهش میگه تو وطن پرست نیستی ، زادگاهت رو ول میکنی میری یه شهر دیگه
خب برادر من تو توی بشاگردی که نه کارخانه داره، نه کشاورزی رونق داره با این وضع زمین و کمبود آب و خشکی، به جز کارگری چه شغلی میتونی داشته باشی اللته شغل آزاد میگما، شغل های رسمی هم کم پیدا میشه
حداقل میری جاسکی، بندری،کیشی،قشمی، اینجاها حداقل یه دریا داره کار ماهیگیری میتونی کنی یا هر جایی که بتونی حداقل خرج زندگی و زن بچه ات رو در بیاری اگه از دریا زده بشی هزار تا کار دیگه هست که انجام بدی
آخه آدم بیکاری که با این وضع بازار کار نشسته توی خونش بشاگرد و دم به دم دنبال مار باشه توی بشاگرد که آخرش یا به چوپانی میخوره یا کارگری و و روزگارش و با ۴۵ هزار تومن یارانه میگذرونه ، تعصب به زادگاهش بخوره توی فرق سرش
والا